حس شوخ طبعی خوب، یعنی نوعی از شوخ طبعی که در آن فرد میداند چطور کنایه و طنز را با شرایط واقعی که اغلب کمی خاکستری است در آمیزد، تقریباً همیشه نشانه هوش و نبوغ است. این هنر آنهایی است که آنچه میبینند را با طنز ظریف شکل میدهند تا کاری کنند ما به فکر فرو برویم، و همچنین هنر آنهایی است که با آگاه کردن ما از یک واقعیت اصیل و ظریف ما را میخندانند.
حس شوخطبعی یک فرد بیتردید بهترین عنوان برای معرفی او است. این چیزی است که همة ما بیش از یک بار متوجه آن شدهایم. بنابراین، کشف اینکه چه چیزی یک نفر را میخنداند (یا نمیخنداند)، کشف تواناییهای او در درک شگفتآور ترین کنایهها، یا پاک کردن تنشها با یک حس شوخ طبعی مبتکرانه، میتواند خیلی چیزها را درمورد شخص به ما بفهماند. حس شوخ طبعی تقریبا بدون اینکه بخواهیم میتواند روابط بین فردی را بهبود دهد.
چه باور کنیم و چه نکنیم، بطور متوسط آنهایی که میتوانند شوخطبعی لطیفتر و خلاقانهتری داشته باشند، بهرة هوشی بالاتری دارند. میدانیم افرادی با بهرة هوشی بالا وجود دارند که در لطیفه گفتن خیلی خوب و دقیق هستند. اوسکار وایلد، جورج برنارد شاو، یا گروچو مارکس از برجستهترین نمونههای آن هستند.
جزئیات ظریفی هستند که این موضوع را جالبتر نیز میکنند. همانطور که یک مطالعه در دانشگاه وین اتریش نشان داد، افراد دارای حس شوخ طبیعی بالا، نمرات هوش کلامی و هیجانی خیلی بالایی دارند.
مردهای دارای حس شوخطبعی بالا در محل کار
شواهد به دست آمده از بررسیها همچنین نشان دادهاند که بین حس شوخطبعی، تواناییهای شناختی، هوش هیجانی[1] و عزت نفس، ارتباط وجود دارد.
عموماً افراد برونگرا از حس شوخطبعی به عنوان یک راهبرد مقابلهای برای مواجهه با استرس، نگرانی یا مشکلات روزمره استفاده میکنند.
از طرف دیگر، روانشناسان تکاملی حس شوخطبعی را به عنوان یک «صفت ارثی» توصیف میکنند؛ صفتی که میتواند چابکی بیشتر و انعطافپذیری روانی بالاتر یا برعکس، سختگیری را تعیین کند.
به همین صورت، محققان کشف کردند که سبکهای شوخطبعی منفیتر که مبتنی بر تمسخر، حمله، و یا استفاده از استهزا یا مسخره کردن هستند، بر عکس با خلق و خوی بد و افسردگی ارتباط دارند.
هیچ نظری ثبت نشده است