مراحل دلبستگی کداماند؟ دلبستگی چطور به وجود میآید؟ دلبستگی یک پیوند عاطفی است کودک با مراقب خود ایجاد میکند.
دلبستگی یک مکانیسم بقا است. برخی پژوهشگران به این پیوند عاطفی «سیستم ایمنی روانشناختی» ما میگویند.
اگرچه بسیاری از نظریهها دلبستگی را تعریف و توضیح میدهند، اما مهمترین و مرجعترین تعریف را جان بالبی[1] ارائه کرده است. بر طبقه گفتههای این روانپزشک و روانتحلیلگر، کودکان از نظر زیستشناختی و از قبل برنامهریزی شدهاند تا به منظور حفظ بقای خود با دیگران پیوند ایجاد کنند. به همین دلیل، ما اعتقاد داریم که همه رفتارهای مربوط به ایجاد و حفظ پیوندهای ارتباطی، غریزی هستند.
مراحل دلبستگی و تشکیل پیوند
مدل تکاملی بالبی چهار مرحله دلبستگی را بیان میکند، که مخصوصاً در رابطه مادر و فرزند بارز و قابل توجه هستند. با این حال، دلبستگی میتواند بین هر مراقب اصلی و کودکی که از او مراقبت میکند به وجود بیاید.
در زیر، توضیح میدهیم که شکلگیری این پیوند عاطفی از دیدگاه بالبی چطور تکامل پیدا میکند.
1. مرحله پیش-دلبستگی
اولین مرحله در طول شش هفته اول زندگی نوزاد رخ میدهد؛ زمانی که کودک هر موجودی که آسایش را برایش فراهم میکند را میپذیرد. این یعنی اینکه نوزادان اساساً فرد خاصی را ترجیح نمیدهند.
در این مرحله، مجموعه رفتارهای ذاتی نوزاد به او کمک میکنند که توجه مراقبان خود را جلب کند. به علاوه، نوزاد نسبت به محرکهای بیرونی واکنش نشان میدهد و به دنبال تحریک و ایجاد تماس جسمی است.
در این دوره، شناخت مادر توسط نوزاد کاملا حالت بدوی و ناقص دارد و او هنوز هیچ پیوند دلبستگی قوی از خود نشان نمیدهد.
2. شروع شکلگیری دلبستگی
از شش هفتگی به بعد و تا نهایتاً هشت ماهگی، احساسات کودک طوری میشود که اگر از دیگر انسانها جدا شود احساس اضطراب به او دست میدهد. حتی در این شرایط نیز، کودک هنوز کمبود مادر را بطور خاص متوجه نمیشود و همچنین بطور کامل غریبهها را پس نمیزند.
در طول این مرحله، اگرچه ممکن است نبودن در نزدیکی بزرگسالان کودک را عصبانی کند، اما هنوز ترجیح خاصی نسبت به هیچ یک از والدین از خود نشان نمیدهد.
3. مرحله دلبستگی و تشکیل پیوند
از شش تا هشت ماهگی به بعد و تا سن 2 سالگی، مرحله دلبستگی خود را نشان میدهد. اکنون درصورتی که کودک از مادر جدا شود، احساس عصبانیت میکند و حتی ممکن است احساس اضطراب نیز به او دست بدهد.
در طول جدایی، طبیعی است که نوزاد دیگر اشخاص را از نظر فیزیکی طرد کند و پس بزند زیرا آنها به منزله تهدید هستند. به عبارت دیگر، هدف تمام رفتارهای دیگران این است که توجه مادر را به خود جلب کنند و حضور او را میطلبند.
4. روابط متقابل
پس از سن دو سالگیِ، مرحله چهار و آخر آغاز میشود: مرحله روابط متقابل. در طول این مرحله، کودک میفهمد که غیبت مادر دائمی نیست. بنابراین، او میتواند با اضطراب خود مقابله کرده و حتی خود را آرام کند.
بعلاوه، اکنون کودک قادر است که تصویرهایی ذهنی از مادر خود شکل دهد و او را درک کند. درنتیجه، او میتواند پیشبینی کند که مادر باز خواهد گشت، زیرا اکنون درک میکند که مادر هست و باز میگردد و درنتیجه درطول غیبت او کمتر گریه میکند.
پس از اینکه کودک بر تمام این مراحل غلبه کرد، میتواند روابط مستحکمی با والدین خود ایجاد کند. در این مرحله، تماس فیزیکی دیگر ضروری نیست. زیرا کودک میداند که حتی اگر تماس فیزیکی نباشد، باز هم مراقب او در موقع نیاز پیش او خواهد بود.
هیچ نظری ثبت نشده است