پس از خواندن یک کتاب، مشاهده یک فیلم، گوش دادن به اخبار، یا صحبت درمورد یک رخداد فجیع، به احتمال بیشتری از این میترسید که شاید برای شما هم رخ بدهد.
مثلا، اگر درمورد شخصی فکر کنید که دزد به خانهاش زده است، احتمالا به این فکر می:نید که احتمال اینکه همین اتفاق برای شما هم رخ بدهد، بیشتر از آن چیزی است که قبلا فکر میکردید.
اگر یک فیلم ژانر وحشت ببینید که در آن یک ماشین قرمز که رانندهاش قاتل است شخصیت اول فیلم را تعقیب میکند، بعدا که در بزرگراه یک ماشین قرمز پشت سر شما قرار گرفت، چه فکری خواهید کرد؟
این تخیل، بدبینی یا اغراق نیست، این چیزی است که به آن تلقین میگویند. در این مقاله بیشتر درمورد این موضوع بحث خواهیم کرد.
تلقین چیست؟
با توجه به لغتنامهها، تلقین یک فرایند روانشناختی است که در آن افراد توسط یک صحنه، تصویر، یک واژه یا یک شرایط، تحت کنترل قرار میگیرند. بیایید کمی عمیق تر به آن بنگریم.
تلقین چه قدرتی برای دستکاری ما دارد؟
این فن نه تنها میتواند باعث ایجاد احساس ترس یا خطر در شما شود، بلکه میتوان از آن استفاده کرد تا شما کار خاصی انجام دهید یا چیز خاصی بگویید. ذهن خارق العاده است، و به شیوهای مثبت و منفی و در بسیاری از موارد، مانع از این میشود که ما کاری که میخواهیم را انجام دهیم.
قدرت تلقین، مفهوم اراده آزاد را نقض میکند. در مثالهای زیر، چرایی این مسئله را توضیح خواهیم داد:
1. باعث میشود فکر کنیم باهوشتر از آن چیزی هستیم که در واقعیت هستیم
در دانشگاه واشینگتون، پژوهشگران یک قرص به یک گروه از افراد دادند و به آنها گفتند که این قرص میزان هوش آنها را بیشتر میکند. در واقعیت، این یک دارونما بود و هیچ نوع توانایی شناختی را افزایش نمیداد. با این حال، میزان گوش به زنگی و توجه شرکتکنندگان افزایش یافت، و آنها در تکالیفی که پژوهشگران به آنها میدادند، موفقیت بیشتری به دست آوردند.
2. تلقین ما را «بیمار» میکند
اگر کسی را در یک اتاق بگذارید، با یک دستگاه مهساز دود به داخل وارد کنید و به آنها بگویید که این یک گاز کشنده است، احتمالا نفسشان تنگ میشود، فکر میکنند که قرار است بمیرند، و علائم افراد مسمومشده را تجربه میکنند.
یک مثال افراطیتر این است که بعد از شنیدن اخبار مربوط به ویروس زیکا، وقتی یک مگس ببینید احساس ترس به شما دست میدهد، و اگر این مگس شما را نیش بزند، حتی ممکن است تب کنید و مفصلهایتان درد بگیرند، طوریکه گویی آن مگس واقعا حاوی ویروس بوده است.
3. تلقین باعث میشود بهتر کار کنیم
اثر هاثورن یکی از مشهورتین تأثیرات مربوط به قدرت تلقین است. این اثر مبتنی بر این تصور است که وقتی ما مورد مشاهده و نظارت باشیم، عملکرد متفاوتی خواهیم داشت. به همین صورت، کارمندان نیز وقتی فکر کنند که رئیس در حال مشاهده است، سختتر و موثرتر کار میکنند.
آزمایشات با استفاده از دوربینهای امنیتی که درواقع کار نمیکردند (ولی افراد مورد «نظارت» این را نمیدانستند) به این نتیجهگیری رسید که اگر شما فکر کنید که کسی در حال مشاهده است، همه کارها را بهتر انجام خواهید داد!
4. رومزه ما را تغییر میدهد
قدرت تلقین آنقدر زیاد است که باعث میشود عادتهایتان را تغییر دهید. مثلا، پس از مشاهده یک داستان خبری درمورد دستهای از دزدها که در ساعت 10 شب به کسی حمله کردهاند، ممکن است به خودتان فشار بیاورید که در سال 9:30 خانه باشید.
5. تلقین افراد بیگناه را محکوم میکند
اگر قبل از مشاهده آرایش پلیس در یک مکان بشنوید که کسی میگوید «مطمئنم دزد ریش داشته است»، به احتمال بیشتری ممکن است که به یک شخص دارای ریش اشاره کنید، حتی اگر قبلاً هرگز او را ندیده باشید، یا حتی اگر چند دقیقه پیش مطمئن بودهاید که دزد ریش نداشته است. تلقین حافظه ما را به نحوی تغییر میدهد که فراموش میکنیم واقعاً چه چیزی را تجربه کردهایم.
منظورمان این نیست که همۀ ما نسبت به تصمیمگیری غریب هستیم، یا اینکه نیروی بالایی هست که دیدگاههای ما را تغییر میدهد. اما مهم است که نقشی که تلقین در زندگی روزمره ما ایفا میکند و چگونگی مقابله با آن را بفهمیم. مقدار زیادی از آنچه باور دارید، محصول تخیلات شما است!
منبع (+)
هیچ نظری ثبت نشده است